
به گزارش خبرنگار
حوزه ادبیات گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛
مطالعه ضربالمثلهای هر ملت به خوبی میتواند خلقیات، عادات خوب و بد،
فکر و اندیشه، حساسیتها و یا علایق مردمان را نشان دهد. ضربالمثلها
نشاندهنده رفتارهای بهنجار و نابهنجار و ارزشها و ضد ارزشهای اجتماعی
هستند که مردم آنها را پذیرفته یا رد کردهاند؛ از این حیث امثال و حکم
بیش از ادب مکتوب و شعر و نثر تجلیگاه اندیشههای اجتماعی است، چه آنکه
شعر و ادبیات نویسندگان مشخص و معلوم دارد، اما ضربالمثلها از بطن جامعه
درآمدند. مثلها گوینده مشخصی ندارند و همه مردم طی تاریخ آنها را صیقل
دادهاند.
با این وصف در باشگاه ضربالمثل امروز به نقل حکایت کوتاهی از ضربالمثل «آب که سر بالا رفت، قورباغه ابوعطا میخواند» میپردازیم.
**********************************
این ضربالمثل حکایت از بینظمی و هرج و مرج دارد. میدانیم که آب سر بالا نمیرود و قورباغه هم طبیعتا نمیخواند.
این
ضربالمثل در واقع بر این موضوع تاکید دارد وقتی که یک بخش یا یک نفر کار و
وظیفه خود را به درستی انجام ندهد، به تبعیت از آن دیگر بخشها هم آن نظم
لازمه را ندارند و کار بقیه سیستم هم مختل میشود.
در واقع در این مثل اشاره بر این است که اگر آب بتواند سر بالایی برود، هیچ بعید و دور از ذهن نیست که قورباغه هم ابوعطا بخواند.
اما قصه این ضربالمثل:
روزی
و روزگاری ماهی کوچکی که در حال شنا کردن بود، احساس کرد که مثل قبل
نمیتواند شنا کند و به اجبار مسیر حرکتش عوض میشود و او هرچه تلاش
میکند، نمیتواند در مسیر دلخواهش حرکت کند.
کمی که دقت کرد، دید
که آب در حال بالا رفتن است و او به سطح آب نزدیک میشود. در همین حال صدای
آوازی را شنید و دید که قورباغهای در حال آوازخواندن است. در این حال با
خود فکر کرد که وقتی در این اوضاع عجیب و غریب آب سر بالا رفت، خب قورباغه
هم آوازخوانی میکند دیگر!
گزارش از: مریم محمدی
برای آگاهی از آخرین اخبار و پیوستن به کانال تلگرامی باشگاه خبرنگاران جوان اینجا کلیک کنید.